انتخابات مجلس کشور در حالی برگزار شد که احزاب مخالف ملیگرای بنگلادش و اسلامگرا آن را تحریم کرده بودند. درگیریهای خونین خیابانی در این دور از انتخابات به حدی گسترش یافته است که برخی تحلیلگران نسبت به امکان غلتیدن این کشور آسیای جنوبی به ورطه بحران هشدار میدهند، بحرانی که اساساً ریشه در دشمنیهای شخصی بین 2زن دارد که به بیگمهای جنگجو مشهور شدهاند. به نوشته واشنگتن پست، حزب ملیگرای بنگلادش و متحد آن حزب جماعت اسلامی از دولت خواسته بودند که کنار برود و نظارت بر انتخابات را به دولت موقت واگذار کند،
اما دولت خانم شیخ حسینه نخستوزیر با این درخواست مخالفت کرده بود. در نتیجه همانطور که انتظار میرفت، احزاب مخالف انتخابات را تحریم کردند و از مردم خواستند در انتخابات شرکت نکنند. مخالفان در هفتههای گذشته با سازماندادن چندین مورد اعتصاب سراسری و ایجاد اختلال در حملونقل توانستند ارتباط بخش بیشتر داکا پایتخت را از دیگر نقاط کشور قطع کنند. برخی طرفداران احزاب مخالف خودروهایی را که در اعتصاب شرکت نمیکردند، آتش میزدند. تنها از جمعه بیش از 50مدرسه که قرار بود، حوزه اخذ رأی باشد، به آتش کشیده شد.
رقابت 2زن
بنگلادش تاریخچه تیرهای از خشونت سیاسی ازجمله ترور 2رئیسجمهور و 19کودتای نافرجام از زمان کسب استقلال از هند در سال 1971دارد. اما در خلال 24سال گذشته، عرصه سیاسی کشور دستخوش رقابت سرسختانه 2زن بوده است که هر کدام میخواهد رقیب خود را از میدان به در کند و گاه کارهایی میکنند که سیاستورزی را به سطح مناقشه روزمره زنان خانهدار فرو میکاهد. هفته گذشته که پلیس مانع از حضور ضیا در گردهمایی طرفداران خود شد، وی در برنامه مستقیم تلویزیونی گفت اگر به قدرت برسد، اسم گوپاگانج ناحیه زادگاه حسینه را تغییر میدهد! نهایتاً وی جمعه از مردم خواست در انتخاباتی که آن را نمایشی خواند، شرکت نکنند.
آنان پس از 15سال قهر مهرماه مکالمهای تلفنی داشتند که آن هم مضحکه رسانهها قرار گرفت. در این مکالمه، حسینه گفت: حوالی ظهر بهت تلفن کردم، اما جواب ندادی. ضیا هم که خود تا به حال 2بار نخستوزیر بوده است، پاسخ داد: اول تو باید به من گوش بدهی! حسینه 66ساله آنگاه ضیا 69را متهم کرد که درصدد کشتن وی بوده است.
وی حتی ضیا را متهم کرد طوری تاریخ تولدش را تغییر داده تا تولدش با سالگرد ترور پدرش شیخ مجیب الرحمان در سال 1975همزمان باشد. ضیا 35ساله بود که شوهرش ژنرال ضیا الرحمان رئیسجمهور در کودتای نافرجام سال 1981کشته شد. این 2زن همیشه با هم دشمن نبودند. در سال 1990، آنان دست اتحاد با هم دادند تا به حکومت دیکتاتوری محمد ارشاد پایان دهند، اما از آن پس به رقبای خونی بدل شدند.
اکنون بسیاری از مردم در این کشور 160میلیون نفری از خود میپرسند آیا واقعاً کشمکش بر سر قدرت در سیاست ریشه دارد یا ناشی از کینه شخصی بین این 2رهبر سیاسی است. این در حالی است که هر 2حزب میگویند به دمکراسی، حقوق دمکراتیک مردم برای رأی دادن و انتخاب کردن دولت اعتقاد دارند، اما به هیچوجه نمیتوانند بر سر چگونگی اجرای این اصول با هم توافق کنند. قهر و رقابت حسینه و ضیا که هر 5سال با آغاز مبارزه انتخاباتی به اوج میرسد،
در عرصه سیاست بنگلادش همچون ماجراهای ادامهدار در سریالهای تلویزیونی عامهپسند است، با این تفاوت که پیامدهای آن در خیابانها جان صدها نفر را میگیرد. در سریال تلویزیونی حسینه و ضیا، حزب حاکم همیشه انواع و اقسام تدابیر را برای برگزاری انتخابات آتی بهکار میگیرد و حزب مخالف دست به خشونتها در خیابانها میزند و خواستار انتخابات معتبر میشود. درحالیکه رقابت این 2زن میتواند کشور را به لبه پرتگاه بکشاند، برخی رسانهها خواستار بازنشستگی آنان از سیاست شدهاند.